دختری از سرزمین الامتو

دنیا سوت پایان رابزن ،صداقت من حریف دروغ این زمانه نمیشود

دختری از سرزمین الامتو

دنیا سوت پایان رابزن ،صداقت من حریف دروغ این زمانه نمیشود

زن...قضاوت ...

زن ها مثل گوشی موبایلند


یک روز با باتری پر



به زندگی شما می آیند.


رنگی و شاداب برایتان حرف می زنند



طنازی می کنند



هرکجا هر احتیاجی داشته باشید


به میزان توانایی شان



برایتان کم نمی گذارند


و تا آخرین نفس ها



همه جوره کنارتان هستند.


این زن همیشه مقاوم


از یک جایی به بعد با رفتار



و نهایتا با کلام



آلارم می دهد که



به اندازه ی قبل انرژی ندارم.
می بینی که به شادابی قبل نیست


و رنگ هایش کمرنگ شده.



با این حال باز هم



در لحظات مهم کنارت است.



هی این کلافگی ها و بی رنگی هایش



به تو هشدار می دهد که



شارژش در حال تمام شدن است



و تو هی باور نمی کنی.



بالاخره یک شب می خوابی



و صبح روز بعد می بینی



زن همیشه شاداب  زند گی ات ات




ساکت و خاموش شده.





زن ها مثل گوشی موبایلند.



باید آن ها را با یک دوستت دارم



یک دلم برایت تنگ شده


یک میخواهم همیشه کنارت باشم



یک امروز زیباتر شده ای



یک بوسه، یک آغوش


و یک محبتِ مداوم شارژ کرد.



حتی پیش از آن که



شارژشان به مرز هشدار برسد.



یازده درصد…شارژ لطفا

.................................................................................

................................................................................................................................................

نظرات 131 + ارسال نظر
شیطون بلا جمعه 15 اردیبهشت 1396 ساعت 16:35

اره داره الان شرو میشه.همسنی با نازنین؟خونشون همون ایلامه؟...واقعا بارون و خیس شدنش...خو میترسم دیه ازبچگی میترسیدم.فردا وقت دارم س ۳تا۵ با مشاورهه.رفتم و اومدم همه چیو تعریف میکنم.

ای جان بر عزیزدلم .ایشا..همه چی بهترمیشه برات خوش حالم نه بابابچس گلی اره خونشون قبلا ایلام بودالان رفتن یه شهردیگه

شیطون بلا جمعه 15 اردیبهشت 1396 ساعت 16:08

خخخخخ ن من که هرکسی باید منت ببره پرستارش شم معلم دینیمون میگف ارزو دارم ی روز تو پرستارم شی خخ.چی گذاش اسم عروسکتو؟..خخخ ن بابا کسی نمیگرتم..وای بخدا منم عاشق پیاده روی توی بارونم تو پاییز همیشه تنهایی میرفتم قدم زدن زیر بارون از چتر متنفرم یهوییم همینطوری گریم میگرف بوی بارون هیییی...منکه میدونم حالت دست خودت نبود ازکجا اب میخوره گوریله من پدر عاشقی بسوزه ک میسوزونه.وویییییی رعد و برق ععع من میترسم بخدا کسیم خونه نیس صداش اینقد بلند بود جیغ زدم وایییی...خوب بزن شبکه نسیم اهنگه

دیوونه ترسو ههههه داداشم بیرون دارم براش منازره رو ضبط میکنم منم ازچترمتنفرم چیه بابا زبرباران بایدرف بدون چتر . اسمش گذاشت باران دلم براش تنگ شده اسمش نازنین زهراعاشقشم

شیطون بلا جمعه 15 اردیبهشت 1396 ساعت 15:43

خخخخخ نخیرم مریض بشی...پرستارت شه ب من چه خخخ.دارم سالی تاک میبینم مردم از خنده.مناظررم ببینی ها خیلی جالبه مخصوصا دعواهاش عالیه خخخ.هواهم ک دونفرس ابریه ابری صدای گنجشکام میاد حیاطمون بزرگه پر از درخت انار و سیب و انگور و پرتغال ولی بجاش کلی پشه واسمون اورده خخخ

دیوونه من تب کنم تو پرستارم باشی بده؟من بااون نبودم .صب یکمم ظهربارون زد رفتم زیرش قدم زدم توحال خودم نبودم نمیدونم تاحالا اینطوری نشده بودم یه حسی یه جوری .من دوس دارم شبا برم تو حیات کنارباغچه بشینم تو تاربکی یک حالی داره . گفتم دخترخالم عروسکم اسم نداره تو یه اسم بزاربراش میدونی چی گذاشت؟ نگو دخترالان میان میگیرنت سبازای گم نام میریزن سرت ها ههههه

شیطون بلا جمعه 15 اردیبهشت 1396 ساعت 15:26

اگه ب دل گرفتن باشه ک هرلحظم دل گرفتنه هیچیم نیس خودمو روش خالی کنم اخرشم میشه سردرد یا تشنج..البته ی مدت دارم سعی میکنم زیاد ب خودم فشار نیارم و خودمو بزنم ب بیخیالی.نه بابا فدات شم چرا ناراحت بشم اینجا نگی خیلی بهتره بعضیا ی جورن هزارتا حرف واسه ادم درمیارن.هروخ ش خریدی بگو..ایشلا زودتر برمیگرده منم براش هر لحظه دعا میکنم ک بهتر بشه.توهم ناراحت نباش عصبیم بیخود میشی گوریل.من نتونستم هنو ناهار بخورم درد نمیزاش.الان دارم بیسکویت و چایی میخورم جات خالی توهم بخور نوش جونت.دسشویی بشه ب تنت خخخ.نرگس ش داره ت میشه تا هرجا شد میام وب.اگه یوخ نیومدم بدون ت شده

نوش جونت عزیزم . باش انشرلی خانوم ممنون ازت خانوم پرستار اینده .تب کنم پرستارم تو باشی ههههه

شیطون بلا جمعه 15 اردیبهشت 1396 ساعت 15:06

الان حالت خوبه مگه نه؟براش دعا میکنم از ته دل مگه ابجی واسه داداشش دعا نمیکنه منم برا اون دعا میکنم ایشلا زودتر برگرده.از علاقه بهم چیزی گفتید؟چن روز دیگه برمیگرده؟حرفای من تاثیری داش؟..الان دیگه دردم رفت خیلی بهترم

من دلم گرفته وقتی ناراحتم یاعصبی عروسکم محکم بغل میکنم فشارمیدم انقدکه اگه زبون داشت بهم فحش میداد بدبخت . خوبه که بهترشدی بعضی حرفا رو نمیخوام اینجابگم .ش خریدم میگم میدونی عزیزم من عادت ندارم همیشه احساسم بروز بدم برام یکم سخته همینه بهم میگن شبیه دخترازیادنیستی سردم گاهی راجب اونم هرچی باشه نمیخوام تو وب حرف بزنم اس میدم میگم هرکی یه جوره ناراحت نشی فدات بشم منم اینطوری ام گلی .دلم چایی میخواد .معلوم نیس تاکی بیمارستان میمونه ولی امیدوارم زودبرگرده

...Ali19... جمعه 15 اردیبهشت 1396 ساعت 10:44 http://ali137312.blogfa.com/

باران بند می آید
چترها بسته میشوند
و تنهایی
دوباره
از پشت پنجره
برایمان دست تکان می دهد.

شیطون بلا جمعه 15 اردیبهشت 1396 ساعت 00:36

اومدم.چی شد خبری نشد؟

نع هی... وبش بودم رفتم کامنت بدم بهش

شیطون بلا پنج‌شنبه 14 اردیبهشت 1396 ساعت 21:43

سام لیکم.دیوونه مگه نگفتی تک میدم بیای وب ظهر رفتی تا الان خبری ازت ندارم.چی شد نیومد نرفتی میروی می اید،خخخ.چیکا موکنی؟

اره گفتم گلی داشتم رمان میخوندم وکارداشتم ببخشید ویکم درد چاشنیش بود وفکر و فکرو فکر

شیطون بلا پنج‌شنبه 14 اردیبهشت 1396 ساعت 00:58

یشد نیومد.ببین یارو خیلی میمون و گوریلی هم تو هم نرگس.من پوستتو میکنم حالا ببین.رودلو ک کردی خودت حواست نیس ی کم سنگینه بعدا میشه اسهال استفراغ خخ.من بخدا اصن تو وب پسرا شانس ندارم تو وب هیچ پسری نمیتونم نظر بزارم.امیرم قبلا میشد الان دیگه نمیشه

عیب نداره اسهال استفراغ هههههه ..دارم زیاده روی میکنم زیاده روی هم خوب نیس بایدحواسم باشه .طلسم شدی پس حتما

شیطون بلا پنج‌شنبه 14 اردیبهشت 1396 ساعت 00:39

خخخخ مگه نون و کیبورد میخوری حتما فک میکنی شکلات تلخه خخخخ.چی بگم شاید اونموقع حسی نداشتی ولی الان حست قویتر شده گوریله من.میاد میخونه اشتی میکنه میرید پیدا روی و غیره ....منم هی دارم دعا میکنم بیاد بخدا دوس داشتم منم میتونستم براش نظر بزارم اما نمیتونم.ببین تو نظر میزاری موقع ثبت نظر بهت کد میده یانه.؟واسه من فقط مینویسه ثبت نظر ک میزنم نمیشه

اره میده .شانس ندارم که تو هم میشد کامنت بدی ..این مدت پشت هم شکلات تلخ خوردم هی اونم روزی چندتااوووووو رودل نکنم باد کنم بترکم هههههه

شیطون بلا پنج‌شنبه 14 اردیبهشت 1396 ساعت 00:25

امیدوارم چیزایی نگفته باشی ک قابل بخشش نباشه.فدات بشم میاد من میدونم تورو خدا بیا لطفا دل نرگسمو شاد کن الان که بهت احتیاج داره بیا نامردی نکن اون تنها کسی بود ک هرشب ب درد و دلات گوش میداد لطفا بیا و ناراحتیشو از بین ببر.اگه اذیتت کرده خاسته دلت شاد بشه اون بهترین هدیه خدا ب هرکسه قدرشو بدون.ای خدا بیاد و اینو ببینه.باز برو ببین نیومده بهش بگو بهش احتیاج داری ک بیاد.ببخشید دستم بند بود دیر اومدم

نه عزیزدلم فداسرت ..ای خدا استرسش ازکنکورم بدتره دختر قربون دل مهربونت بشم عزیزم میخونه میدونم حق داره احتیاج به زمان هس منو ببخشه نبخشه بهش حق میدم ازدست خودم خیلی عصبی ام .اخه چراعاقل کندکاری که باز ارد پشیمانی .کیبوردم عوض کردم روزی صدتا کیبورد عوض میکنم

شیطون بلا چهارشنبه 13 اردیبهشت 1396 ساعت 23:05

سلوم.رفتی اونجا ک باید میرفتی؟عملیات با موفقیت انجام شد؟مورد دم ب تله داد؟عذرخاهی قبول شد؟خخخخ چقد رمزی حرفیدم خخخ

سلام اصاتابلو بودرمزی حرف زدی هههههه استرس دارم من معذرت خواهی کردم حق داره ازمن بدش بیاد خوب بهش حق میدم اذیت کردم ولی خو قصد بدی نداشتم کاش ببخشه ترس دارم

شیطون بلا چهارشنبه 13 اردیبهشت 1396 ساعت 02:02

نرگس بقران ب یکتایی خدا اگه الانجوابمو ندی قسم سخت خوردم دیگه هیچوخ باهم هیچ حرفی نداریمو واسه همیشه خداحافظو میگم خطمو میشکونم و دیگه هیجا باهم حرف نمیزنیم بخدا اوج نامردی نرگس اوجشی اوجش اینهمه ادم باهات بد کردن هیچکاری نکردی حالا داری با این کارت منو ازار میدی.امشب دلم بدجور سوخت قلبم زخمش عمیقتر شد نرگس

خرتوحالت بده انقد کامنت میدی ها گوساله خوابم برد, این همه ورزدی کن عصبی بودم هنوزم هستم ولی چیکارت کنم دوست دارم خری ترخری ازکارزیادخوابم برد خسته بودم توهمی باش بخشیدمت توهیچ غلطی دیگه نمیکنه گه میخوری خودم به اندازه کافی حرفایی ادمای احمقی بهم زدن اعصابم خورده عزیزدلم خرنشو چندباربگم تومگه نمیگی گوشی خومنم ازدیشب صدبارزنگ زدم واس دادم کوربرو ببین عه دخترروانی بااین همه پرستار خانواده توتوبیمارستان چندروز اونجا میخوای چیکارکنی...جات خالی دارم هی ازینش میکنم چه کیفی میده اولش انقد رفتم رومخش بلاکم کرد .ازبلاکی درم که اوردبازم رفتم رومخش دعوا بازم بلاکم کرد ههه فک کرده ازش خوشم اومده ودوسش دارم که انقدباهاش حرف میزنم نمیدونه فقط دلم میخوادازیتش کنم فقط به دردازیت کردن میخوره وسرکارگزاشتن

شیطون بلا چهارشنبه 13 اردیبهشت 1396 ساعت 01:55

فردا دیگه نمیتونم جواب کامنتامو ببینم اگه الان ندی توروخدا من تنبیه شدم دیگه بیا نرگس تورو قسم ب دوستیمون.تورو جون دوستت ک الان ایران نیس.

شب بیا اصاازبیمارستان مرخص شدی ببینشون کله خراب اصا نمیگی این دختربدترازخودم دیوونس یهو همیشه میزاره میره

شیطون بلا چهارشنبه 13 اردیبهشت 1396 ساعت 01:44

نرگس ب قران اگه نیای و جوابمو ندی ی بلایی سره خودم میارم دارم سکته میکنم بخدا گریم گرفت اصن نیا ب درک،نیا توهم منو نخا ب جهنم.شب بخیر

مگه قسم نخوردی جون قران وخداانقدالکی شده راحت قسم بخوری دیوونه دیشب حالم بد بود من عین توقسم نمیخورم چون میترسم توجایی نمیری بیخ ریش خودمی احمق

شیطون بلا چهارشنبه 13 اردیبهشت 1396 ساعت 01:37

سارا با تو چیکار داره مگه چیکارش کردی؟خیلی نامرده.برو تو وب اونایی ک کامنت گزاشته بگو ک تو نیستی خوب.جون من بیا فدات شم کلی منت کشیدم دیگه زود باش.قول میدم برات شکلات تلخ بخرم

شکلات تاخ. کوفتم بشه ازدست کارای تو وسارا وبقیه که سرمنچبدبخت میارن الان من به چندملیون نفرکامنت بدم که من نیستم کی باور میکنه فک میکنی کمن ها .وبمم یکم قاطی داره زودی من گفتم همون یه دونه کامنت دادی دیگه کامنت نمیدی همینه میگم احمقی این همه کامنت صب بیدارشدم دیدم از بیمارستان اومدی میخونیش جوابام زرمفتم نزن تواین کاره نیستی ..

شیطون بلا چهارشنبه 13 اردیبهشت 1396 ساعت 01:29

ببین ب قران ب خدا دیگه تکرا نمیکنم همینجا قول میدم ازین خربازیا دیگه در نیارم قسم خوردم هااا.جون من اگه دوسم داری بیا وب فدات شم ب خدا دلم برات کلی تنگولیده.غلط کردم دیگه اصن من گوریل باشه بیا دیگه خاهرجونم فدایی دارییی هااا.هواتو کردم منه حیرون تو این روزا هواتو کردم کاش بیایی و بگی دلتنگم.اصن دلت میاد نیای خاهر کوچولوت قول داده هاا من ک جز تو کسبو ندارم جونه من بیا

الهی دورت بگردم که انقداحمقی ومنم ازتواحمق تر که دوست احمقی عین تودارم. بیشعور تومن برات تعریف میکنم دوستم که رف هنو داغش تازست اونوقت یه داغ دیگه دخترنفهم روانی عه عه کله خراب گوساله خوبه این همه فحشت دادم

شیطون بلا چهارشنبه 13 اردیبهشت 1396 ساعت 01:07

شوخی کردم نترس کارم نکشید بیمارستان.دوسه تا خوردم ولی خوب استفراغ کردم اثرش نموند.روزام ش پول ندارم نمیتونم بیام نت فقط نت شبانه دارم.چی بگم نرگس ب قران ب اخر خط رسیده بودم هربار میترسم و میدونم جراتشو ندارم میدونم زود پشیمون میشم ولی بخدا جوش میارم و خربازی درمیارم.دیگه نمیدونم چیکار کنم.تو بهترین دوستم هستی و وقتی حالمو میپرسی حالم بهتر میشه ازت ممنونم ک هستی فقط برام دعا کن،دعا کن حالم واسه خوب شدن حالم نرگسم دوس جون جونیم.خدامنو ببخشه.دوست دارم نرگسم .فکنم الان خابی و نمیای وب ولی دلم نیومد نیام و بهت خبر ندم فدات شم دوست دارم

من غلط کردم بهترین دوست توام فهمیدی یامیری یه روانشناس حالت بهتر بشه باهاش همه چیرو میگی درودل تابهتربشی یانه من نه تو روانی من نگرانتم میفهمی

شیطون بلا چهارشنبه 13 اردیبهشت 1396 ساعت 00:52

سلام.هیچی نپرس.ولی نمردم چون تو مردنم شانس ندارم.ضعف شدید دارم با سرگیجه کلی امپولو قرص بهم دان.ی مشت قرص مختلف خوردم جرات اینکارو دیگه داشتم.ولی نمردم فقط خونریزی معده کردم.الانم بیمارستانم گوشیم رو هم با هزار بدبختی و پارتی یکی از پرستارا برام اورد دستام میلرزه مینویسم.میدونستم الان کلی نگرانم شدی ولی بخدا دیگه خسته شه بودم نمیتونستم ادامه بدم.الانم کلی گیج و منگم فعلنم باید ی چن روزی بیمارستان باشم.چشام ب زور میبینه.ببخش نگرانت کردم

واقعاکه تویه دختر احمق نامرد بی معرفت چی بگم دیگه روانی بازم حتمامیخوای امتحان کنی نه دست برنمیداری نه من دوست احمق نمیخوام درضمن یه چیزی هم فهمیدم که سارابااسم وادرس من کامنت میده به همه ازیکی فهمیدم خیلی بیشعوری تو جوابت دیگه نمیدم.

اشکانـــــــــــــــ..... سه‌شنبه 12 اردیبهشت 1396 ساعت 14:54 http://ashkannn99.blogfa.com/

مــزرعـه را ....
ملـــخ هــا جــویــدنــد ؛
و مــــا ؛
بــــرایِ کـلاغــهــا متـــرسک سـاختــــیم ،
و ایـن بــود ،
شــروعِ جـــــهالــت ...... !


..................................

اشکانـــــــــــــــ..... سه‌شنبه 12 اردیبهشت 1396 ساعت 13:49 http://ashkannn99.blogfa.com/

ایـــن روزهـــــا ....
احســـاس میـــکنیــــم ،
شـــدیـــدا هستــیــــم .
و در عیـــن حــــال ؛
عـــمـــیـقــــا نـیـــسـتیـــم ...... !



.........................................

شیطون بلا سه‌شنبه 12 اردیبهشت 1396 ساعت 01:27

خابت نمیاد ک نمیاد منم خابم نمیاد ولی میخابم .توهم حوصلت سر نمیره نترس برو فکر کن اینقد فکر کن تا هیچ‌وخ ب نتیجه نرسی.بعدم برو ب اون کامنت بده و اذیتش کن ب هر بهانه ایی اینجوری حالت بهتر میشه تو که دوس داری بری.اعصابم ندارم و نداشتم.شب بخیر

سکوت..........

شیطون بلا سه‌شنبه 12 اردیبهشت 1396 ساعت 01:15

ول کن ب جهنم کلی نوشتم گف کد اشتباس سه بار زدم باز گف اشتباس منم دیگه عمرا بفرستم.حوصله ندارم این کامنتم مهم بود کلی چیزه مهم از خودم گفتم لعنتی نیومد.من خابم میاد کار نداری شب بخیر

چته اخمخ اعصاب نداری هاایش چه طرزشب به خیرگفتن روانی هزاربارمینوشتی تابیاد کپی میکردی هی مینوشتی بالاخره یکیش می اومد اه اه دیوونه خل وچل روانی..... شب به خیر خنگه من که خوابم نمیاد برم فک کنم خوابایی خوب ببینی عزیزدلم

شیطون بلا سه‌شنبه 12 اردیبهشت 1396 ساعت 00:10

پس بزا من یکی بگیم.با یکی از دخترای فامیلمون دوسال پیش شدید بینمون شکر اب بود.ی بار ک مهمونمون شد تو چایی داغش فلفل ریختم اونم عاشق چایی همین ک ی قلوپ خورد قرمز شد اول نفری ک تو جمع نیگا کرد من بودم ینی میتونس منو درسته بخوره چنتا فحش حسابی داد ازون دوسال تا الانم ندیدمش ینی من خونه باشم نمیاد ازمن متنفره.خخخ ولی کلی دلم خنک شد.تازه شنیدم تو فامیل گفته این دختر از همون اولم مشکله روانی داشت الانم گوشه نشین شده.

اصابه حرفادماتوجه نکن به حرف اونا باشه ادم باید بره بمیره اراجیف زیاد میگن شیطونی بوده عجب خشن کینه ای بوده خاک توسرش. خاطره میشه بعضی ادماجنبه ندارن عزیزم من جاش بودم نه عصبی میشدم نه ازت متنفر ولی تلافی میکردم. ..شیطونی حال میده چه ربطی داره هرکی یه جوریه ادم باید مسخرش کنه دختراحمق بی جنبه.. خاطرات مشهد بزابگم. باخانواده خودمون وعموم رفتیم مشهد فک کنم حدودا14یا15سالم بود یه مدرسه رفتیم گرفتیم. پسرونه بود تابستون بود تشدیدی بودن می اومدن امتحان میدادن .هی مسخرشون میکردیم تجدیدی تجدیدی بزرگ بودن اونا ما بچه بودیم.. اقا رفتم دسشویی درش باز کردم نمیدونستم یه پیرزن بود یا یه پیرمرد خوب یادم نیس اقا انقدخندیدیم . ازاین اتفاقابرامون کلی افتاد ازاروازیتاش مسخره کردن بازی ها یادش به خیر.. بسکتبال انقددوس دارم که نگو اونجا بایه پسربچه کوچولو بازی میکردم بسکتبال. چقدچسپید این سفر. شمالم که رفته بودیم یه ویلا گرفتیم رفتیم لامپش ترکوندیم وتحویلش دادیم صاحبش .درخت هم داشت میوه حق نداشتیم بهشون دست بزنیم حیف وگرنه ویرونش میکردم خیلی جلوخودم گرفتم دیگه کاری نکنم

شیطون بلا دوشنبه 11 اردیبهشت 1396 ساعت 23:49

باشه فکن تا یادت بیاد.اییی از چیزای تلخ متنفرم مخصوصا شکلات من بستنیم میخرم کاکاوشو دور میریزم

شکلات تلخ کلی خاصیتم دارم ..هرکی سلیقه ای داره بالاخره عزیزم دارم فشارمیارم بهش عزیزم

شیطون بلا دوشنبه 11 اردیبهشت 1396 ساعت 23:38

من تو خونه خودمونم گدا بیاد میگم مهمونم کسی خونه نیس.نوش جونت بدم میاد اه.ببین من خیلی تنهام خیلی.یهو حالم بدمیسه کسی نیس دلداربم بده باهام بحرفه.ولش کن.خوب فک کن بازم یادت بیاد ی کم بخندیم

من بااینکه ادم زیاددورمه همیشه حس تنهایی دارم. بی خیال بزافک کنم یادم اومد چشم.. اوووم چقدخوشمزه بود ینی تلخ تلخ جونم تااخرش میخورمش کسی حتی تحمل نداره بوش کنه چه برسه بخوره

شیطون بلا دوشنبه 11 اردیبهشت 1396 ساعت 23:24

خله بیا اومدم گفتی کلی حرف داری بگو..خو بخونه کنجکاوه فضول نیس خخخ.من میدوتم این یچی زیره سرش هس خخ

به به سلام جات خالی الان دارم شکلات تلخ میخورم دخترخالم برام خریده .داشتیم البوم نگامیکردیم یادش به خیرچقدچاق بودم تپل یادش به خیر. اقا یه چیزی بگم بخندی چه سوتی هایی دادم. چندوقت پیش خونه عموم رفته بودم. من خونه بودم ودخترعموم یهو زنگ درشنیدم رفتم ایفون ورداشتم. نگاکردم ببینم کیه اصا معلوم نبود. فقط یهوباصدای بلند گف یالاازایفون دخترعموم هم شنید ینی طوری گف فک کنم همسایشونم صداش شنید هههه رفتم دم در گدابود. حالا حرف من گفتم اینجا خونه مانیس من مهمونم کسی هم خونه نیس. اومدم توتعریف کردم کلی به خودم خندیدم اخه دختربه اون چه این خونه توعه یانه. خلاصه به خلی خودم خندیدم. سوتی های دیگه هم هس یادم نیس بزافک کنم شایدیادم بیاد

شیطون بلا دوشنبه 11 اردیبهشت 1396 ساعت 23:04

خسته ام از کسی که مرا غرق خودش کرد اما نجاتم نداد....درد دارد زیر اوار کسی بمانی ک قرار بود تکیه گاهت باشد

واقعا

شیطون بلا دوشنبه 11 اردیبهشت 1396 ساعت 21:39

سلام عزیزم خوبی امروز بعد تو منم ن ش داشتم ن نت.شارژت وارد شد؟

سلام عزیز دلم شرمنده دستم بند به قران اصاوقت ندارم مهمون داریم کاردارم فدات بشم. منتظر بمون. منم خیلی باهات حرف دارم .کارام تموم شداس میدم شارز رووارد میکنم. شایددیر وقت نمیدونم ولی کارام تموم شد اس میدم یا تک میزنم قربون شکلت برم بازم ببخشید نگران شدی یا اعصابت خراب شد

شیطون بلا دوشنبه 11 اردیبهشت 1396 ساعت 12:44

پس معلومه خدا درو تخته رو باهم جور کرده دوتا خل دیوونه نازک نارنجیه خشن خخخخ.مگه ش تو رو داشت یا تو ش اونو داشتی میمون هاا.بیام بکشمت.خخخ اره دیوونه خونه عالیه ادم کیف میکنه اونا میتونن پرواز کنن برن فضا خلبانی کنن با بالن برن خخخخ دیوونگیم واسه خودش عالمی داره.قراره هفته ی دیگه برم پیش ی روانشناس ب حرف یکی از فامیلام خیلی اصرار کرد میگف کارش عالیه اونم با خانوادم حرفید قبول کردن روزای زوج قراره برم میگن مرد با تجربه و پخته ایی درمورد من باهاش حرفیده البته فقط کلیات و گفته اونم گفته خیلی دوس دارم ببینمش مورد جالبیه فامیله خنگولمون رفته از شیطنتای مدرسه و گذشته براش گفته و از گوشه گیریای الان اونم کلی کنجکاو شده.دلم میخاد برم اونم اذیت کنم فک کرده میتونه منو خوب کنه میمون خخخ

عه برو افرین ایشاا.. خوب خوب شی عزیزدلم برات ارزوی بهترینارودارم .من برم ناهار چایی بعد میام عزیزم

شیطون بلا دوشنبه 11 اردیبهشت 1396 ساعت 11:06

سلام.این جواب اخریتو ندیدم الان دیدم.خخخ خوب کاریش کردی بزار بلاکت کنه چن روزه دیگه دلش برات میتنگه ببینم تلتو داره؟یا از وب؟..خخخ تو بری تیمارستان من اونجام نگران نباش تنها نیستی ی گونیم شکلات تلخ برات میارم.تو دبیرستان با دوستام ک جم میشدیم همیشه ارزو میکردم بشم کارمند دیوونه خونه بعد تعریف میکردم چیکارا میکنم دوستام دستشون رو دل بود اینقد میخندیدن .یادش بخیر دبیرستانم جزء بهترین خاطره های ادم بود.کلاس ماهم جزء شیطون ترین کلاسا و زرنگترین بود.همیشه دزدکی زنگ مدرسه رو نیم س زودتر میزدم ی بار دوربین راه رو گرفتتم اخه همیشه صورتمو میپوشوندم.صب بعدش گفتن فلانی بیا دفتر اینقد کیف داد همه معلما دوسم داشتن نزاشتن مدیر هیچی بم بگه اینقد شیرین زبونی کردم تا منو بخشید همون دبیر دینی بود ک گفتم پادرمیونی کرد ک کاریم نداشته باشن خودشم بجام تعهد داد یادش بخیر هبیییی

دیوونه یادش, به خیر واقعا منم اتیش پاره ای بودم همه معلم اوایل کار می داشتم کاری میکردم بیارنم پاتخته تنبیه بعد پشت سرمعلماشکلک درمیاوردم تابچه هابخندن ترروز به یه بهونه جیم میشدم ازمدرسه. هرروز دعوامیکردم اخ یادش به خیر چه روزایی بود واقعا ازدرودیواربالا میرفتم ینی یه پسربودم براخودم ههههه همه اسی بودن ازدستم... اره تل به درک بابا من فقط ازیت میکنم شغلمه ازیت کردن اباجی خل ترازخودم. میگم باادمای تیمارستان باشی بهتره تااین ادمای سالم اتفاقا اونایی که میگن دیوونن از ماها سالمترن وبهتر میفهمن والا

شیطون بلا دوشنبه 11 اردیبهشت 1396 ساعت 01:40

ن عزیزم اتفاقا منم خابم میاد دلم هوای دوستمو کرد.توهم برو بخاب خابای خوب خوب ببینی دوست خوبم میبوسمت عزیز دلم

اخ چقد اذیت کردن بعضی ها کیف میده واقعا میچسپه انقدرفتم رومخ طرف ازقصد تابلاک کنه منم همین رو میخئاستم که بلاکم کنه ههههههههههه بی خیال ارزش نداره مهم نیس راجبش حرف بزنیم خودمون رو عشقه اباجی خل تر از خودم . من که همیشه هر جا میرم تو خواب بیداری جلو چشمه دارم خل میشم واقعا فردا پس فرداباید برم تیمارستان .رفتم بیا ملاقاتم خودت که میدونی چی دوس دارم خانومی

شیطون بلا دوشنبه 11 اردیبهشت 1396 ساعت 01:21

گشنته خوو چرا معترف نمیشی ها خخ..من از این چیزا اینقد میترسم همه جام میلرزه هیجان میخاستم ها ولی ن این نوعش رو.دیگه هیشکی نمیتونه با صحبت کردن مشکلشو حل کنه فقط همه چی ختم شده ب قلدر بازی و گردن کشی هیشکی نمیاد بگه اقا دختر پسر بیان حرف بزنن ببینیم مشکلشون چیه.چن روز پیش ی پسر ۱۸ساله ک کنکور میخونده تو اتاقش خودکشی کرده بود ماله ی شهرستان همسایه ما بود تو تل و اینا عکسشو دیدم اینقد خوشکل و بچه بود.مادر و پدرش دیوونه شده بودن.اینقد ترسیدم دیدم.پارسالم یکی از دوستای خیلی صمیمیم ک ب زور ازدواج کرد فقط ۵ماه از ازدواجش میگذشت ک با طناب خودکشی کرد تو محلمون بودن بخدا اینقد تو مدرسه باهم صمیمی و مهربون بودیم اصن روحیش با این چیزا نمیخوند شوهرش ۲۱سال بود خودش ۱۹سال.با چشای خودم دیدمش وقتی بغل شوهرش بود بخدا تا چن روز شوکه شده بودم حتا حامله بود دوماهه.خدا میدونه چقد براش گریه کردم مامانش تو عزلش منو ک دید دیوونه شد همیشه خونه هم بودیم.دلم واقعا هواشو کرده خیلیییییی‌

منم همش سوال تومغزمه دوستم چرااین کارکرد چه مشکلی داشت ازاونوقت تاحالا خواب وخوراک درس ندارم میخوابم ولی دیدی نصفه شب بیدار میشم دیگه خوابم نمیبره میترسم جنازش همش جلوچشمه توخواب وبیداری. بچگی همش باهم گزشت صب بیدار میشدم باکلی زوق میرفتم خونشون تاشب بازی میکردیم.. هی بی خیال. خوابم میاد ابجی ناراحت نمیشی بخوابم؟

شیطون بلا دوشنبه 11 اردیبهشت 1396 ساعت 01:08

ویییییی نرگس دو کوچه پایین تر از خونمون دعوا شده از نوع شدید کله شهر ریخته اینجا با چاقو چکش ریختن ب جونه هم دختر یکی از خونواده ها قهر کرده اومده خونه باباش خونواده شوهرم اومدن دنبالش اونم نرفته دوتا امبولانس اومده اینقد ازین دعواها میترسم.خونواده دختره تو شهر معروفن همشون با سر و کله زخمی رفتن.خخخ توهم همش گشنت بشهه ههه.

گمشو من کی همش گشنمه .اوووایناچیزی نیس من انقدازاینادیدم اینجاتازه بدترش چی میگی دختر

شیطون بلا دوشنبه 11 اردیبهشت 1396 ساعت 00:54

برو بابا این همه هیجان خوب خوب ب تو چه هیجانه خودمه.ببین نقشه پیدا کردم تورم میبرم با خبر میکنم.برنامه استانی ها داری.شبکه باران شرط اول میده ببین اگه تیوی روشنه.من برم ی کم الوچه بخورم بعد میام

کوفت بخوری توام ههههه گشنم شد هی برو بیا بیکار

شیطون بلا دوشنبه 11 اردیبهشت 1396 ساعت 00:42

اره خیلی قشنگ بود صداش قشنگه.ععع ای خدا کاش الان من نقشه ی جزیره پیدا میکردم بعد میرفتم اونجا اسرار امیز بود پراز چیزای ترسناک بعد خودمو نجات میدادم خلم خودتی هاا.یا مثن ی پسر ازم خوشش بیاد بعد دزدکی باهم فرار کنیم بریم و عاشقانه زندگی کنیم.یا مثن تو قرعه کشی ی سفر خونه خدا برنده میشدم.یا مثن میرفتم فضا.یا مثن ی ازمایش میدادم میگفتن سرطان بدخیم داری.ازین چیزا خیلی هیجانیه.

خاک توسرت ترسناک وهستم اما عشق وپسررونیستم خط بزن جزیره وباحاله والا

شیطون بلا دوشنبه 11 اردیبهشت 1396 ساعت 00:25

نرگس خیلی حوصلم سر رفته یجوریم دلم ی هیجان بزرگ میخاد ی کنجکاویی ی خطر ی همچی چیزی اصن حوصلم ب کلی سر رفته اروم و قرار ندارم تو ی ساعت سی بار بلند شدم و جا عوض کردم اصن عصاب نمونده برام ای خدا من ی هیجان میخام

اخ منم والا عین تو .اهنگ هدایتی خیلی خوشم میاد اخربرنامه خوندش. ازتودلگیرم که نیستی کنارم. من دارم میمیرم توکجایی من باز بیقرارم

شیطون بلا دوشنبه 11 اردیبهشت 1396 ساعت 00:01

اخ گفتی این خاور دوس دارم خفش کنم مخصوصا اون ترجمه المانی ک کرد.نخابیدی؟....دورهمی میبینم.

بیدارم گلی. منم میبینم

شیطون بلا یکشنبه 10 اردیبهشت 1396 ساعت 22:05

خخخخخ تو ترشیه خودمی..اره دیدم وای بخدا مردم از خنده عاشق بازی پژمان و زامیادم عجب کلکایی هستن خخخ

جونم قربونت..همشون یه مش دیوونن. خاور چقدپز میده

شیطون بلا یکشنبه 10 اردیبهشت 1396 ساعت 20:57

وای شرمندتم بخدا اومدم استراحت گوشیم یادم رفت بعدشم شام الان اومدم عشق منی تو عزیزمی لزیزمی میخورمت.

منوبا چیزی اشتباگرفتی هاترشی نیستم بلومبونیم ادمم ها هههه دیوونه ای دیگه فداسرت دیواربه دیوار میبینی؟

شیطون بلا یکشنبه 10 اردیبهشت 1396 ساعت 20:09

خو منم لیوان مخصوص دارم تازه رنگشم قرمزه اینقد نازه.

دخترتوکجایی صدباررفتم وامدم دیوونه. من عاشق رنگ قرمزم

شیطون بلا یکشنبه 10 اردیبهشت 1396 ساعت 19:09

تو سینما خانگی میده شبکه تاک تیویی.خیلی باحاله ۱۶قسمته اینقد باحاله..خخ الان دارم میخورم اینقد چایی خوردم فردا پس فردا قند تحویل جامعه میدم خخخخ نوش جونت من اصن با پیاله دوس ندارم با این لیوان بزرگا هس با اونا دوس دارم

توهم عین بابامی بالیوان بزرگا میخوره. من لیوان مخصوص دارم ینی هرکی لیوان مخصوص چایی خودش داره دیوونه نوش جانت چایی میچسپه بانون بربری اوووم .من انقدچایی میخورم جات خالی

شیطون بلا یکشنبه 10 اردیبهشت 1396 ساعت 19:02

افرین ابجی خوشمله خودم.ب حرفم گوش کن ضرر نمیکنی بخدا من دوست دارم صلاحتو میخام..راستی این فیلم عاشقانه هارو دیدی اینقد باحاله محصول ۹۵همه بازیگر معروفا هس.مهناز افشار.گلزار.پانته ا بهرا.هومن سیدی.حسین یاری

کدوم فیلم نه ندیدم عزیزدلم .چایی تازه دم درس کردم بیا بفرما

شیطون بلا یکشنبه 10 اردیبهشت 1396 ساعت 18:18

خاله قریونش بره مواظبش باش جون من من خیلی عسلی رو دوچ دارم.باشه پس تا نمردم از فضولی بگو

باش چشم الان اس میدم میگم.

شیطون بلا یکشنبه 10 اردیبهشت 1396 ساعت 18:10

خدارو شکر ما نمردیم و خوشحالیه تورم دیدیم.منکه میدونم الان کی رو عصبی کردی.بدبخته از دست تو بدبخت ب معنای واقعی کلمه.الان هپی هپییی دیگهههه خوب اگه میدونی اینجوری میشی بیا روزی یکی رو عصبی کن خخخخخ.

نه. اونی که حدس میزنی نیس میدونم توباکی اون نیس یکی دیگس اس میدم میگم بعدا کیبوده. هپی خوبه هی بهش دادم خورده الانم براخودش داره ول میچرخه

شیطون بلا یکشنبه 10 اردیبهشت 1396 ساعت 17:42

سلااام عجقم عجیجم خوفییی خخ ازینا دیدی اینجوری میحرفن اینقد بدم میاد حخخخخخ.چطولی.چیکا موکنی؟

سلام عزیزم حالم عالیه زدم توپوز یکی الان عصبی منم خوش حالم ازاینکه عصبیش کردم.. توخوبی اخ اره منم انقدبدم میاد ازاینا که نگو.. نشستم تواتاق

saygol یکشنبه 10 اردیبهشت 1396 ساعت 08:52 http://saygollove.mihanblog.com

گاهی آنقدر بی تابم

که استعاره از باران می شوم

گوش کن پنجره ها

وقتی دلتنگ می شوند

نام مرا فریاد می زنند ...


((محمد شیرین زاده))

saygol یکشنبه 10 اردیبهشت 1396 ساعت 08:51 http://saygollove.mihanblog.com

چ فایده
زنی باشی
با موهایی بلند؟
وقتی آن دستی
ک باید ب موهایت برسد
همیشه کوتاه است

saygol یکشنبه 10 اردیبهشت 1396 ساعت 08:51 http://saygollove.mihanblog.com

دل شکستن را
با دل و جان
دوست می‌دارند
و نابود کردن را
از‌هر چیزی
واجب‌تر
من
دختِ نفس‌های سنگینم
با من چنین نکنید
زود می‌شکنم

پسر کاشانی یکشنبه 10 اردیبهشت 1396 ساعت 01:06 http://vahid-tanha1370.blogfa.com

میل دریا گر کنی ، من دیده را دری کنم

میل صحرا گر کنی ٬ من سینه را صحرا کنم

نا امیدم گر کنی میمیرم اما باز هم

در همان حالت که میمیرم دعایت می کنم
........

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.