دختری از سرزمین الامتو

دنیا سوت پایان رابزن ،صداقت من حریف دروغ این زمانه نمیشود

دختری از سرزمین الامتو

دنیا سوت پایان رابزن ،صداقت من حریف دروغ این زمانه نمیشود

تولد.

 سخته  توروز تولدت  شب تولدت


 دوستت پیشت نباشه


  کنارت نباشه


 یا حتی نتونه یا  نباشه یه تبریک بهت بگه


 تولدم شد وتو نیستی رفیق


جات خالیه


   خدایا تو بگو


من با این دلتنگی چیکار کنم اخه


 فردا  روز تولدمه وتونیستی تبریک بگی



 هر جا هستی سالام باشی دوست من


ولی بدون همیشه دلتنگتم


دعام پشت سرته

جهان..

خوشا به حال دل من که


دوستت دارد


جهان وهر چه در اوهست


زیر پای من است


 

اغوش

میگویی اغوش  تمام تنم گرم میشود


نزدیک تر بیا


بگذار این شعر را


به بهانه اغوشت  نصف


ونیمه رها کنم


 

هفت سنگ..

من از هفت سنگ میترسم


 میترسم انقدر


سنگ روی سنگ بچینم


 که  دیواری ما را ازهم بگیرد


بیا اصلا


لی لی بازی کنیم


که در هر رفتنی دوباره


برگردیم



فروردین..

فروردین همان جاست

گوشه لبانت..

تو بخند .


تامن ...


بهار را به گردنم بیاویزم ..


 وتمام کوچه ها را


  با تو قدم بزنم