دختری از سرزمین الامتو
دنیا سوت پایان رابزن ،صداقت من حریف دروغ این زمانه نمیشوددختری از سرزمین الامتو
دنیا سوت پایان رابزن ،صداقت من حریف دروغ این زمانه نمیشوددرباره من
گاهی مهربون گاهی عصبی
ادامه...
جدیدترین یادداشت‌ها
همهبایگانی
- دی 1397 1
- شهریور 1397 1
- تیر 1397 1
- خرداد 1397 1
- اردیبهشت 1397 1
- بهمن 1396 1
- آبان 1396 1
- مهر 1396 5
- شهریور 1396 5
- مرداد 1396 1
- تیر 1396 3
- خرداد 1396 7
- اردیبهشت 1396 6
- فروردین 1396 10
- اسفند 1395 13
- بهمن 1395 6
- دی 1395 5
- آذر 1395 3
- آبان 1395 2
- مهر 1395 5
- تیر 1395 12
- خرداد 1395 19
- اردیبهشت 1395 18
- فروردین 1395 20
- اسفند 1394 12
- بهمن 1394 34
- دی 1394 5
جستجو
آمار : 95718 بازدید
Powered by Blogsky
...........
...کلمه عبور: www.iranromance.com
............................
دانلودرمان الهه شرقی رو
به خاطر یکی از دوستام گذاشتم
هر کی خواست دنلود کنه
بزن رو دانلود این کتاب که بالا گذاشتم
امیدوارم خوشتون بیاد
نرگس
جمعه 27 فروردین 1395 ساعت 13:13
باید که لهجه کهنم را عوض کنم
این حرف مانده در دهنم را عوض کنم
یک صبح تازه را بس‍ُرایم از آفتاب
شمع قدیم سوختنم را عوض کنم
دارم میان مقبره‌ها راه می‌روم
شاید هوای زیستنم را عوض کنم
بردار زخمهای مرا مرهمی بیار
بگذار وصله‌های تنم را عوض کنم
بگذار شاعرانه بمیرم از این سرود
از من مخواه تا کفنم را عوض کنم
من که هنوز خسته باران دیشبم
فرصت بده که پیرهنم را عوض کنم
علی داوودی
سراپا اگر زرد و پژمرده‌ایم
ولی دل به پاییز نسپرده‌ایم
چو گلدان خالی لب پنجره
پر از خاطرات ترک‌خورده‌ایم
اگر داغ دل بود، ما دیده‌ایم
اگر خون دل بود، ما خورده‌ایم
اگر دل دلیل است، آورده‌ایم
اگر داغ شرط است، ما برده‌ایم
اگر دشنۀ دشمنان، گردنیم
اگر خنجر دوستان، گُرده‌ایم
گواهی بخواهید، اینک گواه
همین زخم‌هایی که نشمرده‌ایم
دلی سر بلند و سری سر به زیر
از این دست عمری به سر برده‌ایم
قیصر امین پور
من خود دلم از مهر تو لرزید، وگرنه
تیرم به خطا می‌رود اما به هدر نه!
دلخون‌شده‌ی وصلم و لب‌های تو سرخ است
سرخ است ولی سرخ‌تر از خون جگر، نه
با هرکه توانسته کنار آمده دنیا
با اهل هنر؟ آری! با اهل نظر؟ نه!
بدخلقم و بدعهد، زبانبازم و مغرور
پشت سر من حرف زیاد است! مگرنه؟
یک بار به من قرعه‌ی عاشق شدن افتاد
یک بار دگر، بار دگر، بار دگر ... نه!
فاضل نظری، آن‌ها
سلام به منم یه سری بزن
باشه اشکال نداره به هر حال من لینکتون کردم.
دهم رجب المرجب میلاد حضرت جواد الائمه علیه السلام بر شما و خانواده محترمتان مبارک باد
امام جواد علیه السلام در سن کودکی به امامت رسید و دانش سرشار آن گرامی دوست و دشمن را به حیرت و شگفتی واداشت. بر جوانان مسلمان و مشتاق اهل بیت (علیهم السلام) شایسته است که از فرصت جوانی بهره گرفته و در جستجوی دانش با تمام وجود تلاش کنند و رهنمودهای آن امام عزیز در زمینه علم و دانش را چراغ راه خویش قرار دهند.
امیر مومنان، علی(ع) در وصف زنان آخرالزمان می فرمایند:
«زنها لخت و عور می باشند، زینتهای خود را آشکار می سازند،
و از دین بیرون می روند، به فتنه ها می گرایند، به سوی شهوتها و لذتها می شتابند،
محرمات الهی را حلال می شمارند و در جهنم جاویدانند.»
مرسی نرگسی خوبم شکر :-)
سارا درست بشو نیست
اره اصا قشنگ معلومه ادم بشو نیست
امروز 29 هست
منم نمیدونم کیه
عزیزم من سارا نیستم من یه انسانم بهت اعتماد کردم مدرک هم دادم اون کامنترا
چرا علنی کردی درست نیست من یه یاد آوری کردم
فدات شم
تورا به جان مامانت که حتمن دوس داری
دیلت کن بره من هیچ منظوری ندارم به شرفم قسم یاد آوری کردم دختر گلم
خدا نگدارت
مرسی ممنون ولی من به هیچ کس اعتماد ندارم مرسی بازم تایید کردم که خودتون بخونید .. انقد از این ادما دیدم که نگین پر چه تو دنیای واقعی چه مجازی من حوصله گشتن وسرزدن به وبلاگ ها روندرم میشینم وب خودم اونا میان کامنت میدن منم جواب میدم اونم متنی هر کی بخواد بیشتر از این پیش بره یه جوری باهاش برخورد میکنم حساب کار دستش بیاد دیگه صد متری وب م هم پیداش نشه ..مادر خانوم من خوب بلدم چه طوری با اینا حرف بزنم هر کی بهم سربزنه اول پروفایلش خوب میخونم ..نداشت خوب به کامنتاش یا مطالبش دقت میکنم اگه از اون ادما نبود بهش کامنت میدم اینم تایید زدم تا بیاین جوابم بخونید .بعد حذف میکنم ..بازم ممنون از کمکتون.اون کامنت رو حذف کردم .ممنون از بین این همه ادم اومدین وب من از بین این همه ادم ..
سلام مرسی از حضورت امیدوارم که لحظه لحظه زندگی شما سرشار از شادی و موفقیت باشد.
ممنون از دعای قشنگتون ببخشید سیستم یکم قاطی داره نمیشه بیام وبتون
این روزها
گفتن دوستت دارم !
آنـقدر ساده است که می شود آن را
از هر رهگذری شنید
اما فهمش
یکی از سخت ترین کارِهای دنیاست
سخت است اما زیبا !
زیباست
برای اطمینانِ خاطر یک عمر زندگی
تا بفهمی و بفهمانی …
هر دوره گردی “لیلی” نیست
هر رهگذری “مجنون ”
و تو شریک زندگی هرکسی نخواهی شد !
تا بفهمی و بفهمانی …
اگر کسی آمد و هم‌نشینت شد
در چشمانش باید
ردِ آسمان، ردِ خدا باشد
و باید برایش
از “من” گذشت
تـا به “ما” رسید …
رنج گرانم را به صحرا میدهم،صحرا نمی گیرد
اشک روانم را به دریا می دهم دریا نمی گیرد
تا در کجا بتکانم از دامان دل این سنگ سنگین را
دلتنگیم ای دوست!بی تو در جهانی جا نمی گیرد
با سنگ ها می گویم آن رازی که باید با تو می گفتم
سنگین دلا،دستت چرا دستی از این تنها نمی گیرد
حسین منزوی
سلام وبت عالیه سربزن لطفا
وقتی خاطرات آدما زیاد میشه...
دیوار اتاقشون پر میشه از قاب عکس!
ولی آدم معمولا دلش واسه اونی تنگ میشه...
که نمیتونه عکسشو بزنه به دیوار...
ﺩﺭ ﭘـﺎﮐﯽ ﻋــﺸــﻖ ﻣـــﻦ ﻣُـــﺮﺩّﺩ ﺷـﺪ ﻭ ﺭﻓﺖ
ﺍﻭ ﺗﺎﺑﻊ «ﻫﺮ ﭼﻪ ﭘﯿﺶ ﺁﯾﺪ» ﺷﺪ ﻭ ﺭﻓﺖ
ﮔﻔﺘﻢ :ﻣﮕﺮ ﺍﺯ ﻧﻌﺶ ﺩﻟﻢ ...
ﺁﺥ ﺩﻟﻢ…
ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﯼ ﺩﻟﻢ ﺭﺩ ﺷﺪ ﻭ ﺭﻓﺖ…
از ته گیلاس ها تا بوی لیموهای خیس
باز گم کن شانه ام را زیر گیسوهای خیس
از لبانم بوسه ای بردار و بعد ازآن بگیر
زیر دندانت بخیسان مثل آلوهای خیس
دور بازوهای خیسم مثل پیچکها برقص
تا برقصد روی اندامم النگوهای خیس
زیر تنپوش تو میلرزند لیموهای مست
آه لیموها که نه آن جفت ترسوهای خیس
مثل ماهی لیزی و هرگز نمی آیی به دست
تا ابد گر تور بندازند جاشوهای خیس
وقتی آدم یک نفر را دوست داشته باشد بیشتر تنهاست ..
چون نمی تواند به هیچ کس جز به همان آدم بگوید که چه احساسی دارد ..
و اگر آن آدم کسی باشد که تو را به سکوت تشویق می کند،
تنهایی تو کامل می شود...!
گفتمش سلطان قلبم تو کجا اینجا کجا.
منطق و عشق و خرابات بوده اند از هم جدا.
گفت از روزی که عشقت در دلم ریشه دواند.
منطق و عقل و تفکر را ز جانم زود راند.
گفتمش ای محرم رازم تو جانم سوختی.
بی وفا حالا که وقت توبه شد افروختی.
گفت ای همراز عاشق پیشه ی نیکو سرشت.
با تو حتی دوزخم باشد نکوتر از بهشت.
دیگر حتی لحظه ای ترکت نمیگویم تو را.
تا زمان مرگ خود ثابت کنم این ادعا.
تا شنید همراز بیدل این سخن از یار خویش.
داد بر دستان داور با دو دستش جان خویش.
قصه ی همراز عاشق تا ابد پاینده است.
هر کسی عاشق شود تا بی نهایت زنده است.
سلام نرگسی جونم خوبی گلی
سلام مرسی فدات خوبم تو خوبی .سارا یاد بگیر از دختر خالت
برای تو این شعر را می‌سرایم
برای تویی که مرا هیچ و هرگز ندیدی
برای تویی که تو را هیچ و هرگز ندیدم
برای تویی که به صد چشمِ دیگر عزیزی برایم
برای تو این شعر را می‌سرایم
برای تو محبوسِ آن تنگ
برای تو الماس مدفون در سنگ
برای تو ای میهن کوچکِ من
برای تو ای شبچراغ بزرگم
برای تو ای دانه‌ی پربهایم
برای تو این شعر را می‌سرایم
تو را در چکاچاکِ اندیشه‌ها می‌شناسم
تو را در نبردت به ضدِ ستم‌پیشه‌ها می‌شناسم
تو را در صفِ رنج و خون‌ریشه‌ها می‌شناسم
از آنِ تو باشد سرودم
از آنِ تو باشد سپاسم
برای تو ای یار خاموشِ فرخنده‌رایم
برای تو این شعر را می‌سرایم
سیاوش کسرایی>>
در هم نگریستند اما سرشار از مهربانی .
چشم ها شان هر کدام پیاله ی پر از شراب سرخ
که در کام تشنه ی چشمان هم می ریختند
و کم کم بر هر دو لب
لبخندی آهسته باز می شد ،
لبریز از محبت ،
سیراب از دوست داشتن ،
نه عشق ،
دوست داشتن !
لحظاتی این چنین ،
خوب و شیرین و نرم و خاموش گذشت .
((دکتر شریعتی))
شده آیا که
نفهمی که چه مرگت شده است؟
من دقیقا
به همین حال دچارم امروز...
علیرضا آذر
به لر میگن
چرا بچه ات
اینقدر زشته؟
میگه:
شو تاریک،
زمین سرد،
بدون تخت،
دست تنها،
با زنه قهر،
قیافه زنه منی میمون،
خونه پدر زن،
قفل در خراب،
با ترس و لرز...
خو خاستی
خرم سلطان بسازم
خخخخخخخخخ
باشه برو مواظب خودت باش
تمومش نکردم گفتم آخرشو بخونم اونم که نامفهموم بود
ولی با این حال میسی
۩۩♥♥۩۩ حتـمـا بـیـا و بـبـیـن و بـخـنـد و نـظر بـده ♥ هــر روز آپـــم سر بزنید ♥ ۩۩♥♥۩۩
۩۩♥♥۩۩ جـوک و عــکــس و اس ام اس ♥ سـاوه ♥ بــدو بــیــا ســـاوه جـوک ♥ ۩۩♥♥۩۩
شاهده میخوام عکس جدیدمو بذارمااااااااا...
اما همش نگرانم که در حال پرتقال خوردن با چاقوی تیز باشید!
۩۩♥♥۩۩ WWW.SAVEHJOOK.MIHANBLOG.COM ♥هر روز آپـم سر بزنید♥ ۩۩♥♥۩۩
سلام عشقولی من
آخرش چی میشه بهم میرسن یانه
سلام مرسی گلم
خواهش فدا
۩۩♥♥۩۩ حتـمـا بـیـا و بـبـیـن و بـخـنـد و نـظر بـده ♥ هــر روز آپـــم سر بزنید ♥ ۩۩♥♥۩۩
۩۩♥♥۩۩ جـوک و عــکــس و اس ام اس ♥ سـاوه ♥ بــدو بــیــا ســـاوه جـوک ♥ ۩۩♥♥۩۩
سلام گوگوری مگوری!
سلام نون تنوری!
سلام کتری و قوری!
سلام پری وحوری!
سلام پیرهن توری!
تو که سنگ صبوری
کریستال وبلوری
فدات بشم چه جوری؟
۩۩♥♥۩۩ WWW.SAVEHJOOK.MIHANBLOG.COM ♥هر روز آپـم سر بزنید♥ ۩۩♥♥۩۩
ممنون از لطفتون
کاش می شد در نمازم عشق را دعوت کنم کاش می شدبهترازاین ،با خدا صحبت کنم
کاش می شد یک شب از شب های عمرم با خدا بی خیال از آب ونان،در گوشه ای خلوت کنم
کومرادی ،مرشدی،یا خضر دانایی که من همچو موسی مدتی در محضرش خدمت کنم
تشنه ام ،تشنه آبی که اسکندر نخورد می رسم روزی به آن ،اما اگر همت کنم
ترسم آخر مثل دل هایی که دورند از خدا من به این دل مردگی های خودم عادت کنم
باید امشب شوق رفتن در سرم پیدا شود کوله بارم کو؟ که از "من" تا "خدا" هجرت کنم
کو مسیر قبله و سجاده ام ؟ تا بعد از این لحظه های خلوتم را با خداقسمت کنم
شهر، سرتاسر پر از پس کوچه های غربت است می روم تا در نمازم ترک این غربت کنم