دختری از سرزمین الامتو

دنیا سوت پایان رابزن ،صداقت من حریف دروغ این زمانه نمیشود

دختری از سرزمین الامتو

دنیا سوت پایان رابزن ،صداقت من حریف دروغ این زمانه نمیشود

طریقه خواندن نماز شب ارزوها



شب جمعه اول ماه رجب را لیلة الرغا ئب « شب آرزوها » نامیده اند .
اعمال مستحبی آن شب
۱ - روزه باشد .
2- غسل باید کرد و بهتر است پوشش با لباس سفید رنگ و معطر باشد .
3- 6 نماز دو رکعتی می بایست خواند ( مجموعا 12 رکعت ).

4- زمان خواندن نماز ؛‌ مابین نماز مغرب و عشا می باشد .
طریقه خواندن نماز :
1- در هر رکعت : یکمرتبه سوره حمد و 3 مرتبه سوره انا انزلنا و 12 مرتبه سوره قل هوالله احد .
2- بعد از فارغ شدن از نماز ( به حالت نشسته ) 70 مرتبه می گوئی :
« اللهم صل علی محمد النبی الامی و علی اله »
3- سپس ( به سجده می روی ) 70 مرتبه می گوئی :
« سبوح قدوس رب الملائکة و الروح »
4- سپس ( سر از سجده بر می داری ) 70 مرتبه می گوئی :
« رب اغفر و ارحم و تجاوز عما تعلم انک انت العلی الاعظم »
5- سپس ( باز به سجده می بری ) 70 مرتبه می گوئی :
« سبوح قدوس رب الملائکة والروح »
6 - سپس حا جا ت خود را از خداوند رحمان می طلبی .

انشالله آرزوهای همگی بر آورده شود...
التماس دعا



نظرات 24 + ارسال نظر
Nafas شنبه 4 اردیبهشت 1395 ساعت 15:14 http://ghalb1394.mihanblog.com/

دور از همه مردم شده‌ام در خودم امشب

پیدا شده‌ام ، گم شده‌ام در خودم امشب



لبریز ز سرمستی و سرریز ز هستی

دریای تلاطم شده‌ام در خودم امشب



در هر نفسم بوی گلی تازه شکفته‌ست

یک باغ تبسم شده‌ام در خودم امشب



تا نورِ تو تابیده به طور کلماتم

موسای تکلم شده‌ام در خودم امشب



باریده مگر نم نم نام تو به شعرم

باران ترنم شده‌ام در خودم امشب



هم دانه‌ی دانایی و هم دام هبوطم

اسطوره‌ی گندم شده‌ام در خودم امشب



قیصر امین‌پور

Nafas شنبه 4 اردیبهشت 1395 ساعت 15:09 http://ghalb1394.mihanblog.com/

دست عشق از دامن دل دور باد!
می‌توان آیا به دل دستور داد؟

می‌توان آیا به دریا حکم کرد
که دلت را یادی از ساحل مباد؟

موج را آیا توان فرمود: ایست!
باد را فرمود: باید ایستاد؟

آنکه دستور زبان عشق را
بی‌گزاره در نهاد ما نهاد

خوب می‌دانست تیغ تیز را
در کف مستی نمی‌بایست داد

قیصر امین پور

ناگهان دیدم که دورافتاده‌ام از همرهانم
مانده با چشمان من دودی بجای دودمانم

ناگهان آشفت کابوسی مرا از خواب کهفی
دیدم آوخ قرنها راه است از من تا زمانم

ناشناسی در عبور از سرزمین بی نشانی
گرچه ویران خاکش اما آشنا با خشت جانم

ها ... شناسم این همان شهر است شهر کودکی ها
خود شکستم تک چراغ روشنش را با کمانم

می شناسم این خیابان ها و این پس کوچه ها را
بارها این دوستان بستند ره بر دشمنانم

آن بهاری باغها و این زمستانی بیابان
ز آسمان می پرسم آخر من کجای این جهانم ؟

سوز سردی می‌کشد شلاق و می چرخاند و من
درد را حس می کنم در بند بند استخوانم

می نشینم از زمین سرزمین بی گناهم
مشت خاکی روی زخم خونفشانم می فشانم

خیره بر خاکم که می بینم ز کرت زخمهایم
می‌شکوفد سرخ گلهایی شبیه دوستانم

می زنم لبخند و برمی‌خیزم از خاک و بدینسان
می‌شود آغاز فصل دیگری از داستانم

Love-life-smile شنبه 28 فروردین 1395 ساعت 07:52 http://faraz1860.blogpart.ir/

ﺷﺎﻋﺮ ﻭ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺍﯼ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺩﻭﺳﺖ ﺷﺪﻧﺪ .
ﻓﺮﺷﺘﻪ ﭘﺮﯼ ﺑﻪ ﺷﺎﻋﺮ ﺩﺍﺩ ،
ﻭ ﺷﺎﻋﺮ، ﺷﻌﺮﯼ ﺑﻪ ﻓﺮﺷﺘﻪ .
ﺷﺎﻋﺮ ﭘﺮ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺭﺍ ﻻﯼ ﺩﻓﺘﺮ ﺷﻌﺮﺵ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﻭ ﺷﻌﺮﻫﺎﯾﺶ ﺑﻮﯼ ﺁﺳﻤﺎﻥ
ﮔﺮﻓﺖ .
ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺷﻌﺮ ﺷﺎﻋﺮ ﺭﺍ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﻫﺎﻧﺶ ﻣﺰﻩ ﻋﺸﻖ ﮔﺮﻓﺖ .
ﺧﺪﺍ ﮔﻔﺖ : ﺩﯾﮕﺮ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ . ﺩﯾﮕﺮ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﺮ ﺩﻭﺗﺎﻥ ﺩﺷﻮﺍﺭ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ .!
ﺯﯾﺮﺍ ﺷﺎﻋﺮﯼ ﮐﻪ ﺑﻮﯼ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﻮﺩ ، ﺯﻣﯿﻦ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﮐﻮﭼﮏ ﺍﺳﺖ ،

ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﻣﺰﻩ ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺑﭽﺸﺪ ، ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﮐﻮﭼﮏ

پارسا جمعه 27 فروردین 1395 ساعت 20:57 http://shogdel.blogfa.com/

تنهـایی یعـنی هیچ وقــت کسی نباشه اشکات رو پاک کنه…
تنهـایی یعـنی تو جاده بدون مقصـد…
تنهـایی یعـنی ندیدن روزهای خوب…
تنهـایی یعـنی نداشـتن سنــگ صـبور…
تنهـایی یعـنی جشـن تولد با قـرص خواب…
تنهـایی یعـنی سـر سـفره عـید تنهـای تنهـا…

پارسا جمعه 27 فروردین 1395 ساعت 20:57 http://shogdel.blogfa.com/

چه چیز انسان را زیبا میکند؟
اﺳﺘﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﭘﺮﺳﯿﺪ: «به نظر ﺷﻤﺎ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺯﯾﺒﺎ ﻣﯽﮐﻨﺪ؟»
ﻫﺮﯾﮏ ﺟﻮﺍﺑﯽ ﺩﺍﺩﻧﺪ؛ ﯾﮑﯽ ﮔﻔﺖ: «ﭼﺸﻤﺎﻧﯽ ﺩﺭﺷﺖ.»
ﺩﻭﻣﯽ ﮔﻔﺖ: «ﻗﺪﯼ ﺑﻠﻨﺪ.»
ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮔﻔﺖ: «ﭘﻮﺳﺖ ﺷﻔﺎﻑ ﻭ ﺳﻔﯿﺪ!»
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﺳﺘﺎﺩ، دو کاسه کنار شاگردان گذاشت و گفت: «به این دو کاسه نگاه کنید. اولی از طلا درست شده است و درونش سم است و دومی کاسهای گلی است و درونش آب گوارا است، شما از کدام کاسه مینوشید؟»
شاگردان جواب دادند: «از کاسه گلی.»
استاد گفت: «ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻥ کاسهها ﺭﺍ در نظر گرفتید، ﻇﺎﻫﺮ آنها ﺑﺮﺍﯾﺘﺎﻥ ﺑﯽﺍﻫﻤﯿﺖ ﺷﺪ. آدمی هم همچون این کاسه است. آنچه که آدمی را زیبا میکند درونش و اخلاقش است. باید سیرتمان را زیباکنیم نه صورتمان را.»

پارسا جمعه 27 فروردین 1395 ساعت 20:56 http://shogdel.blogfa.com/

ای خدا….!
ای عاشقانه ی دل من…

گفتی ؛ فاصله ات با من یک نفس است…
گفتی ؛ تو از اهل زمین جدا شو… من سکوتت را معنا میکنم…

گفتی ؛ دغدغه هایت مال من ، من عشقت را شاعری میکنم…

هان…!!
ای آرامش مطلق…

دلم تو را میخواهد ، همین کنار ، نزدیک نزدیک ، بی ترس فرداها…
دلم میخواهد تنها تو را نفس بکشد…

دلم تویی را میخواهد که مصفایش کنی…

من ؛
هنوز شبیه خودم هستم...
سعی کردم همرنگ جماعت نشوم...

پس:به "حرمت" تمام "عاشقانه ها"…
حال دلم را خوب کن …حواست را پرت آرزوهایم کن…

دیر که جواب میدهی نگران میشوم ،

نگران بی خودی های زندگی…

ای گرمترین مأمن…

مرا چنان در آغوش بگیر که حتی لحظه ها هم جرات گذشتن نکنند……

پارسا جمعه 27 فروردین 1395 ساعت 12:17 http://shogdel.blogfa.com/

دلم به اندازه تمام روزهای پاییزی گرفته است...

اسمان چشمانم به اندازه تمام ابرهای بهاری بارانی است...

قلبم انگار به اندازه سردترین روزهای زمستانی یخ زده است...

اما وجودم در کوره داغ تابستانی میسوزد....[گل]

پارسا جمعه 27 فروردین 1395 ساعت 12:17 http://shogdel.blogfa.com/

یادمون نره

پایان آدمیزاد بی خــــدایی ست

نه از دست دادن معشوق...

نه رفتن یار....

نه تنهایی...

هیچکدام پایان آدمی نیست !

تنها بی خـــــدایی

آدم را تمام می کند

چه چهارفصلی است سرزمین دقایق من...!!

[گل]

باصفاترین جمعه 27 فروردین 1395 ساعت 10:23 http://basafatarin.mihanblog.com/

این روزا همش
بــ ه این فکر میکنم کــ ه
از دوحال خارج نیستــــــ ...

یا تــــو بـــدا رو بیشتر میطلبی
و مــ/ـن انقدر خوبم کــ ه...

یاخوبا رو میطلبی
و مــ/ـن اونقدر بدم کــ ه
جایی برامـ تو حرمتـــ نیستـــــ ...

اولی رو کــ ه مطمئنم
صددرصد کــ ه مـــ/ـن نیستمـ ...!

اما دومی ...

باصفاترین جمعه 27 فروردین 1395 ساعت 10:22 http://basafatarin.mihanblog.com/

روزهــایـی خـواهــد آمــد

کـه مـن نـخـواهـم بـود

ولـی هـنـوز...

✿ ٠•● دوسـتـتـــــ خـواهم داشـتـــــ ...

[ بدون نام ] جمعه 27 فروردین 1395 ساعت 10:21

با تفنگش نتوانسته شکارم بکند
رفته با مطرب و اینترنت و ساز آمده است

ناوگانش نتوانسته مهارم بکند
رفته با لُعبتک چشم نواز آمده است

بمب وموشک نتوانسته بترسانندم
فیسبوک و توییتر شایعه ساز آمده است

شیمیایی زد ومن باز عقب ننشستم
با کراک و هروئین تاخت و تاز آمده است

چون لگن شد اثر ناو هواپیمابر
پخش مه پاره ز "مه واره" به ناز آمده است

بس که از نغمه قرآن و دعا می ترسد
با رپ و عربده و تپ تپ جاز آمده است

باصفاترین جمعه 27 فروردین 1395 ساعت 10:15 http://basafatarin.mihanblog.com/

شکرگزاری
گاهی اصلا گمان نمی کنی ولی می شود
گاهی نمی شود، نمی شود که نمی شود
گاهی هزار دوره دعا یی اجابت است
گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود
گاهی گدای گدایی و بخت نیست
گاهی تمام شهر گدای تو می شود
گاهی ...
.
.
.
و گاهی همه چیز آنقدر خوب پیش می رود که می خواهی خود را در آغوش خدا بیاندازی و بوسه بارانش کنی از شکرگزاری.....

وب تاریکی روشن جمعه 27 فروردین 1395 ساعت 10:13

ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺍﻭﻥ ﮔـــــــــــــــــﺮﮒ ﺗﯿــــــــــــــــــــــﺮ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﯼ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﻣﻮﻗﻊ ﺍﺯ ﺯﺧﻢ ﻧــــــــــــــــــــــﺎﻟﻪ ﻧﻤﯿﮑﻨﻪ .... ﭼﻮﻥ ﺧﻮﺏ ﻣﯿﺪﻭﻧﻪ ﺍﮔﻪ ﺑﻨﺎﻟﻪ
ﮐﻔﺘﺎﺭﻫﺎ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻏﺮﻭﺭ ﻣﯿﮑﻨﻦ !.....
ﺯﺧــــــــــــــــــــــﻤــــــــــــــــــــــﻢ ﺧﻮﺏ ﻣﯿﺸﻪ .... ﺑـــــــــــــــــــــﯽ ﻧــــــــــــــــــــﺎﻟﻪ ..... ﺍﻣﺎ .... ﻣﯿﺪﺭﻡ .... ﺗﻤﺎﻡ ﮐــــــــــﻔﺘﺎﺭﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺳﺮ ﺷﮑــــــــــــــــــــــﺴﺘﻦ
ﻏــــــــــــــــــــــﺮﻭﺭﻡ ...
ﺷــــــــــــــــــــــﺮﻁ ﺑﺴﺘــــــــــــــــــــــﻨﺪ....

وب تاریکی روشن جمعه 27 فروردین 1395 ساعت 10:08

رویـــــــــا هایم را به سمسار دادم

پشت شیشه ی مغازه اش نوشت

کابوس هـــــــــــــــــــای عاشقانه

به قیمت جــــــــــــــــــــوانی..

وب تاریکی روشن جمعه 27 فروردین 1395 ساعت 10:07

حفظ صورت میتوان کردن به ظاهر در نماز،

روی دل را جانب محراب کردن مشکل است..

وب تاریکی روشن جمعه 27 فروردین 1395 ساعت 10:06

چه شوری بهتر از برخورد برق چشم ها باهم؟
نگاهش را تماشا کن؛ اگر فهمید، حاشا کن...

باصفاترین جمعه 27 فروردین 1395 ساعت 08:23 http://basafatarin.mihanblog.com/

قرار نیست در کاری عالی باشید تا آن را شروع کنید
قرار است آن را شروع کنید تا در آن کار عالی شوید.

باصفاترین جمعه 27 فروردین 1395 ساعت 08:21 http://basafatarin.mihanblog.com/

تو تنها نیستی...

دوستانی در نزدیکی ات قدم می زنند،

که شاید هرگز نبینی...

مهربانی هایی که،

شاید بعد ها نصیبت شود...

گفته ی سهراب را گوش کردی؟؟؟

چشم هایت را شُستی؟؟؟

جورِ دیگر دیدی؟؟؟

۩۩♥♥۩۩ حتـمـا بـیـا و بـبـیـن و بـخـنـد و نـظر بـده ♥ بــدو بـیـا ســـاوه جـوک ♥ ۩۩♥♥۩۩


۩۩♥♥۩۩ جـوک و عــکــس و اس ام اس ♥ سـاوه ♥ بــدو بــیــا ســـاوه جـوک ♥ ۩۩♥♥۩۩


کلفتی که تازه به استخدام آقا و خانم مسنی درآمده بود، می گفت:
من آدم خیلی سخت کاری هستم، توی دهمون که بودم
هر روز از هشت تا اسب و الاغی که داشتیم نگهداری می کردم،
هیچ هم خسته نمی شدم، تازه شما که فقط دو نفرین!


۩۩♥♥۩۩ WWW.SAVEHJOOK.MIHANBLOG.COM ♥ بدو بیا سـاوه جوک ♥ ۩۩♥♥۩۩

۩۩♥♥۩۩ حتـمـا بـیـا و بـبـیـن و بـخـنـد و نـظر بـده ♥ بــدو بـیـا ســـاوه جـوک ♥ ۩۩♥♥۩۩


۩۩♥♥۩۩ جـوک و عــکــس و اس ام اس ♥ سـاوه ♥ بــدو بــیــا ســـاوه جـوک ♥ ۩۩♥♥۩۩


یک پیر زن پدا میره در خونه یک مردی ، گدایی.
صاحب خانه میگه : بازم تو اومدی گدایی??!!
گدا میگه : چیه پس توقع داری بیام خواستگاریت!!


۩۩♥♥۩۩ WWW.SAVEHJOOK.MIHANBLOG.COM ♥ بدو بیا سـاوه جوک ♥ ۩۩♥♥۩۩

وب تاریکی روشن پنج‌شنبه 26 فروردین 1395 ساعت 22:16

شب ارزوهاست و من ارزو دارم
دلت مثل بهار پر شود از لحظه های ماندگار
زندگیت خالی ار اندوه و غم
لحظه های شادمانی بی شمار

محمدحسین زرچی پنج‌شنبه 26 فروردین 1395 ساعت 21:12 http://lashkar-ayaran.blogsky.com/

سلام
وبلاگ خوبی داری؟!
امیدوارم موفق باشی.
اگر خواستی بیا همدیگرو لینک کنیم.
یاعلی

۩۩♥♥۩۩ حتـمـا بـیـا و بـبـیـن و بـخـنـد و نـظر بـده ♥ بــدو بـیـا ســـاوه جـوک ♥ ۩۩♥♥۩۩


۩۩♥♥۩۩ جـوک و عــکــس و اس ام اس ♥ سـاوه ♥ بــدو بــیــا ســـاوه جـوک ♥ ۩۩♥♥۩۩


امشب شب آرزوهاست
شب پراز ستاره خواستن
شب پراز امید
امید به رسیدن
امشب هرکسی از خدا چیزی میخواهد
منتظری ، لحظه انتظار را بهانه کرده است
عاشقی ، امید به عشقش بسته است
مادری ، فرزندش را دعا میکند
و شاید فرزندی ، پدر مادرش را
امشب شب شیرین آرزوهاست
میگویند امشب هرچه آرزو کنی برآورده میشود
من هم آرزو میکنم
آرزو میکنم شاید امشب کسی هم
در آرزوهای خودش آرزوهای مرا بخواهد
شب آرزوهاست آرزوهایتان آرزویم.


۩۩♥♥۩۩ WWW.SAVEHJOOK.MIHANBLOG.COM ♥ بدو بیا سـاوه جوک ♥ ۩۩♥♥۩۩

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.