دختری از سرزمین الامتو

دنیا سوت پایان رابزن ،صداقت من حریف دروغ این زمانه نمیشود

دختری از سرزمین الامتو

دنیا سوت پایان رابزن ،صداقت من حریف دروغ این زمانه نمیشود

زند گی.........

زند گی  تعداد نفس ها نیست ......




زند گی تعداد لبخند های  کسانیست ...





 که دوستشان داریم......


.

نظرات 17 + ارسال نظر
سوخته دل پنج‌شنبه 8 بهمن 1394 ساعت 20:19 http://sokhthdl.persianblog.ir/

http://zandge.mihanblog.com/

وبلاگ زندگی .. میثم

سارا راسو چهارشنبه 7 بهمن 1394 ساعت 20:21

این که منم چرا عکس منو گذاشتی میمون درختی

تر برات اگه تو باشی

اسماعیل جلیلی چهارشنبه 7 بهمن 1394 ساعت 08:34 http://www.ajalili1351.blogfa.com

یک از هزاران جلوه که در دلبری داری
دریای مواجی که زیر روسری داری

باغ تنت یاد آور معماری روم است
در پیرهن تندیس های مرمری داری

یک عمر در وصفت غزل گفتند شاعرها
حق زیادی گردن شعر دری داری

هم خارجی ها مست چشمان سیاهت ، هم
دل داده ها در سرزمین مادری داری

از جان مردم لیلی و شیرین چه می خواهند؟
وقتی که تو نسبت به هر دو برتری داری

با کوله باری از خماری آمدم از راه
برخیز ساقی می بیاور، مشتری داری

6 کوچولو چهارشنبه 7 بهمن 1394 ساعت 02:51

در خاطری که ” تویـــی ” دیگران فراموشند ،

بگذار در گوشت بگویم

” میـــخواهــمــــــــت ” …

این خلاصه ی ،

تمام حرفای عاشقــــانه دنـــیاست …!!!


http://6kocholo.blogfa.com


http://6kocholo.blogfa.com


[گل]

گیتی رسائی سه‌شنبه 6 بهمن 1394 ساعت 23:12 http://gitoly.blogfa.com

نرگس جان شادابی صورتشو من خیلی دوست دارم انگار شادمانی را به آدم تزریق میکنه .خوبه این عکس رو آدم روبروی تختش بذاره صبح که بلند میشه با نگاه کردن به این عکس روزش پر از انرژی بشه .


درقفس پوسیدم و بال و پری درکار نیست

معجزه می خواستم اما دری در کار نیست

منتظر ماندم که دردم را بگویم باکسی

سالها رد شد ولی نامه بری در کار نیست

حاصل اسکندر از عشق تو مشتی خاک شد

بی تو بی شک زندگی ِ دیگری در کار نیست

دل به فردای تو را دیدن سپردم , عاقبت

عمر رفت و روزهای بهتری درکار نیست

سوختم از بیخ و بن آنقدر که اینروزها

از من ِدیوانه جز خاکستری درکار نیست

گیج و منگم مثل شاهی که پس از کلی نبرد

تا به حال خود بیاید لشکری درکار نیست

اعتماد نابجا کردم که دل دادم به تو
دیر فهمیدم که در تو باوری درکار نیست
از من دیوانه ی دلتنگ با چشمان خود
معجزه می خواهی و پیغمبری درکار نیست

سوخته دل سه‌شنبه 6 بهمن 1394 ساعت 20:31 http://sokhthdl.persianblog.ir/

شب چو در بستم و مست از می نابش کردم
ماه اگر حلقه به در کوفت جوابش کردم
دیدی آن ترک ختا دشمن جان بود مرا ؟
گر چه عمری به خطا دوست خطابش کردم
منزل مردم بیگانه چو شد خانه ی چشم
آنقدر گریه نمودم که خرابش کردم
شرح داغ دل پروانه چو گفتم با شمع
آتشی در دلش افکندم و آبش کردم
غرق خون بود و نمی مرد ز حسرت فرهاد
خواندم افسانه ی شیرین و به خوابش کردم
دل که خونابه ی غم بود و جگر گوشه ی درد
بر سر آتش جور تو کبابش کردم
زندگی کردن من مردن تدریجی بود
آنچه جان کند تنم عمر حسابش کردم

گیتی رسائی سه‌شنبه 6 بهمن 1394 ساعت 14:10 http://gitoly.blogfa.com

سلام . وای چه عکس قشنگی ؟؟ یکدنیا شادی . حظ کردم

در دین و آئین شما دیوار یعنی فاصله

وقتی که می مانی جدا دیوار یعنی فاصله

احساس رفتن پر زدن می میرد جان می دهد

در شهر بی پروانه ها دیوار یعنی فاصله

دستی به روی خشت ها حک می کند با ناخن اش

اینجاست مرگ بی صدا دیوار یعنی فاصله

وقتی بدون سایه ات تنهای تنها بشکنی

آنوقت می فهمی چرا دیوار یعنی فاصله

وقتی که جسم فاصله قد می کشد در شعر من

بشکن غریبه آشنا دیوار یعنی فاصله

وقتی که چشمی منتظر آنسوی این دیوار نیست

محکم بگو این جمله را دیوار یعنی فاصله

حمید عسکری سه‌شنبه 6 بهمن 1394 ساعت 08:52 http://sobhbabaran.blogfa.com

من...
گاهی رهگذر خیالم !!
وگاهی خیال رهگذران !!

سلام وصبح زیباتون بخیر

6 کوچولو سه‌شنبه 6 بهمن 1394 ساعت 02:33

http://6kocholo.blogfa.com



سلام [گل]


[گل][گل][گل]
[گل][گل]
[گل]

سوخته دل دوشنبه 5 بهمن 1394 ساعت 19:29 http://sokhthdl.persianblog.ir/

تکیه بر دیوار کردم

خاک بر پشتم نشست

دوستی با هر که کردم

عاقبت قلبم شکست

تکیه بر دیوار کردم

خاک بر فرقم نشست

خاک بر فرقش نشیند

آنکه اعتماد یارم را از من گرفت ...

سوخته دل دوشنبه 5 بهمن 1394 ساعت 19:09 http://sokhthdl.persianblog.ir/

زندگی ،
با هم بودنها ...
و در کنار هم بودنهاست ...

ملیکا دوشنبه 5 بهمن 1394 ساعت 15:57 http://meli12.lineblog.ir/

بــا خوבمــ میگویمــ :
" فڪرشــ را بڪـטּ یڪــ روز میمیرــے او میمانـــב و ایـטּ בفتــر "
בلمــ میســوزב براے تــو...
ڪــﮧ میشڪنــے روزــےڪـﮧ مـטּ نیستمــ
تــو ایـטּ دفتــر را میخوانــے
خــرב میشوے وقتــے میفهمــے
چقــבر בوستتــ داشتمــ :(

ملیکا دوشنبه 5 بهمن 1394 ساعت 15:56 http://meli12.lineblog.ir/

● اَگِهْـــــ بَعْدْ اَزْ [مَرْگَمْـــــ] ● دُنْبآلِـــــ [دَلیلِــــ] مُرْدَنَمْـــــ بودَنْـــــ ●

بِهِشونْـــــ بِگیـــــدْ . . . ● کِهْـــــ اینْـــــ دَلیلِـــــ [زِنْدِگیشْــ]

مَعْلومْـــــ نَبـــــود ● چِهـــــ بِرِسِهـــــ [مَرْگِشْــ]

ملیکا دوشنبه 5 بهمن 1394 ساعت 15:56 http://meli12.lineblog.ir/

✍یــــــــــہ روزے بالاخره یڪے
لیاقَـــــٺ نِگہ داشتنـ ♥قلبـــــَمو♥
تا اَبَد پیدا میڪنہ⇨
اونوقٺ ٺو اوج دیونه بازیامـــــ‌ツ
واسَـش خانمى میڪنمـــــ

ملیکا دوشنبه 5 بهمن 1394 ساعت 15:55 http://meli12.lineblog.ir/

گـــُــرگ

گــــریه کرد ...

وقـتی دیـــد سـگــی بخـاطرِ

تکه استـخوانــی،

لگـدهــای چوپـان را

تحـمل میــکرد ...!!!

اسماعیل جلیلی دوشنبه 5 بهمن 1394 ساعت 13:54 http://www.ajalili1351.blogfa.com

خورشید، پشت ِدکمه‌ی پیراهن توست
شب، خوشه‌ای از گیسوان خرمن توست

وحشی‌ترین پیک بهار! آرامش من -
در طعم آن لبهای چون آویشن توست

"آه ای دهان کوچکت مُهر نمازم"
"تسبیح بوسه‌های من در گردن توست"

تو در خودت دنبال من می‌گردی، اما
من آن جهانگردم که دنیایم تن ِتوست

من هم شنیدم وصف آهوی خُتن را
چینی که من می‌خواستم در دامن توست

خورشید، پشت ِدکمه‌ی پیراهن توست
شب، خوشه‌ای از گیسوان خرمن توست

وحشی‌ترین پیک بهار! آرامش من -
در طعم آن لبهای چون آویشن توست

"آه ای دهان کوچکت مُهر نمازم"
"تسبیح بوسه‌های من در گردن توست"

تو در خودت دنبال من می‌گردی، اما
من آن جهانگردم که دنیایم تن ِتوست

من هم شنیدم وصف آهوی خُتن را
چینی که من می‌خواستم در دامن توست

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.