دختری از سرزمین الامتو

دنیا سوت پایان رابزن ،صداقت من حریف دروغ این زمانه نمیشود

دختری از سرزمین الامتو

دنیا سوت پایان رابزن ،صداقت من حریف دروغ این زمانه نمیشود

هوای تو..

هیچ پیشه ای  بی خاطره نیست ..


از هم اغوشی با باد ها.


وهیچ جنگلی..


 عاشق نشده...


 مگر با بوسه های باران ..


تنها منم .


که زنده مانده ام..




در هوای تو ..


 بی انکه بپیچد ..


در نفس هایم..


...

نظرات 4 + ارسال نظر
دلسوختگان جمعه 23 بهمن 1394 ساعت 15:36 http://dlsokhthgan4000.blogsky.com/

"یک"ی بود ... که همه چیز و همه کس بود!
"یکی" بود ... که همه کس بود!
"یکی" بود ... که "یکی" نبود!
"یکی" بود ... "یکی" نبود!
غیر از خدای مهربون ... هیچ کس نبود ...
از کودکی ها مادرها هر شب به گوشمان خوانده اند که جز خدا سَرت را به جایی گرم نکن که نیست ... دیگری نیست ... گشتیم و نبود ... تو نگرد ... همه اوست و همه دست اوست... اما وقتی بزرگتر شدیم ، حرص و آز و آرزو هایمان را هم با خودمان بزرگ کردیم ... آنقدر بزرگ که در میانشان گم شدیم ... حتی خودمان را گم کردیم ... "خود" ِ خودمان را گم کردیم ... چنان غرق شدیم که تا وقتی چشم از این زندگی نبندیم، نمی فهمیم ... همه این مدت او دیده ما بود و میدید ... گوش ما بود و میشنید ... دست ما بود و انجام میداد ... و اینقدر به ما نزدیک بود و ما از او آنقدر دور! نمیفهمیم که غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود ... همان "یک" ی بودی که همه چیز مان بود ...
اما باز امان از این همه زنجیر که ما را به زمین بسته است ...
زمینی پر از تشویش و اضطراب و دلهره
زمینی پر از ناحق و ظلم و ستم
زمینی پر از دوری از او
زمینی پر از غیر از او
زمینی پر از خالی ...
خدایـَ کم! کمی بال برایم بفرست ... خسته شدم از نبودن آسمانت ...

مهرناز پنج‌شنبه 22 بهمن 1394 ساعت 17:51

افسانه پنج‌شنبه 22 بهمن 1394 ساعت 17:22 http://tarikirushan.mihanblog.com

این روزها
صدای ثانیه ثانیه
فراموش شدنم را
می شنوم …..

افسانه پنج‌شنبه 22 بهمن 1394 ساعت 17:22 http://tarikirushan.mihanblog.com

انصاف نیست
رفتن آدمها با خودشون باشه
فراموش کردنشون با ما . . ...

اره واقعا

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.