دختری از سرزمین الامتو

دنیا سوت پایان رابزن ،صداقت من حریف دروغ این زمانه نمیشود

دختری از سرزمین الامتو

دنیا سوت پایان رابزن ،صداقت من حریف دروغ این زمانه نمیشود

من مغرورم ..

هی دنیا ..


من مغرورم

 

مرا که میبینی این نیستم


من هر روز چند ساعتی  پشت به  تو مینشینم


گریه هایم را میکنم


در دهایم که خالی شد


بر میگردم برای تو میخندم

 

که هوا برت ندارد  شکسته ام


نظرات 1 + ارسال نظر
محمد چهارشنبه 19 اسفند 1394 ساعت 18:25 http://sibezendegii.mihanblog.com

بهترین قسمتش این بود
که پرده ها را کشیدم
و زنگ در را با پارچه‌های کهنه پوشاندم
تلفن را توی یخچال گذاشتم
و سه روز تمام
در تخت خواب ماندم

و بهتر از همه این بود
که کسی اصلا
دلش برایم تنگ نشد!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.