هوا سرد است
من از عشق لبریزم
چنان گرمم
چنان با یاد تو در خویش سرگرمم
که رفت روزها و لحظهها از خاطرم رفته است
هوا سرد است اما من
به شور و شوق دلگرمم
چه فرقی میکند فصل بهاران یا زمستان است؟
تو را هر شب درون خواب میبینم..
تمام دستههای نرگس دیماه را در راه میچینم
و وقتی از میان کوچه میآیی
و وقتی قامتت را در زلال اشک میبینم
به خود آرام میگویم:
دوباره خواب میبینم!
دوباره وعدهی دیدارمان در خواب شب باشد
بیا..
من دسته های نر گس دی ماه را دررا می چینم
.
ساده لباس بپوش!
ساده راه برو!
اما در برخورد با دیگران ساده نباش!
زیرا سادگی ات را نشانه می گیرند!
برای در هم شکستن غرورت
نهایتـــ آرزوی
مــن این است
ڪه در وجــــــــــودت
کلبــــه ایی داشته باشــم
حتـــــــے به
مــساحتِ یڪ یاد
خم زلفش دام کفر دین است
ز کارستانش یک شمّه این است
تیغش به میان کفر و اسلام
سدّی است و لیکن آهنین است
کفر و زلفش ره دین میزند آن سنگین دل
در رهش مشعله از چهره بر آفروخته بود
مشو حافظ ز کید زلفش ایمن
که دل برد و کنون در بند دین است
کارت همه حفظ مُلک و دین باد
تا باد همیشه این چنین باد
سلام نرگس جووووونم خوبی همشهریه عزیز خیلی بیمعرفتم زیااااااااااد میدونم ولی بخدا اصن وبگردی نمیام وبت واقعا خوشگله بی تعارف ابجی جون امتحانای نهاییم داره شروع میشه دعام کن موفق بشم مرررررررررسی
علیک عزیزم خوش اومدی .. عیب نداره همین که بازم بعد بوقی فراموشم نکردی ارزش داره مرسی ایشالا قبول شی فدات
گر عشق هنرمندی است ، یک عمر هنر کردم
جز یاد وی از خاطر ، هر چیز به در کردم
آن یار سفر کرده ، روزی که بیاید باز
شاید که ببیند من ، خود نیز سفر کرد م
او منفعت خود را ، در ترک محبت دید
من بر سر پیمانش ، پیوسته ضرر کردم
هر جا که هراسش بود ، بی هیچ هراسی من
سودای خطر کردم ، یک سینه سپر کردم
او رفت به سودایی ، شاید پی غوغایی
من ماندم و عمری که ، بیهوده هدر کردم
روزی به فراموشی ، خواهم زد و خواهم رفت
تا نیک بداند که ، از عشق حذر کردم
با افتخار لینک شدی
عالیه این پستت
البتع همش عالیه
دمت گرم
بفرما حالا بگو ...
میشه لطفا بس کنید ..
تنهایی ام را با تو قسمت می کنم سهم کمی نیست
گسترده تر از عالم تنهایی من عالمی نیست
غم آنقدر دارم که می خواهم تمام فصلها را
بر سفره ی رنگین خود بنشانمت بنشین غمی نیست
حوای من بر من مگیر این خودستانی را که بی شک
تنهاتر از من در زمین و آسمانت آدمی نیست
آیینه ام را بر دهان تک تک یاران گرفتم
تا روشنم شد : در میان مردگانم همدمی نیست
همواره چون من نه! فقط یک لحظه خوب من بیندیش
لبریزی از گفتن ولی در هیچ سویت محرمی نیست
من قصد نفی بازی گل را و باران را ندارم
شاید برای من که همزاد کویرم شبنمی نیست
شاید به زخم من که می پوشم ز چشم شهر آن را
دردستهای بی نهایت مهربانش مرهمی نیست
شاید و یا شاید هزاران شاید دیگر اگرچه
اینک به گوش انتظارم جز صدای مبهمی نیست
چه سرسبز ،چه سرشارند!
آنان که اگر رنجی آشکار و نهان دارند
توان آن دارند
کز زیر آوار سر برآرند
با بانگ بلند من هستم
من هستم
کز زیبایی رنگ ها و آهنگ های جهان
سرمستم. ژاله اصفهانی
درخت آمده از پشت در به دیدن من
که بشنود خبر لب به جان رسیدن من
ولی درخت نداند که من چه جان سختم
هزار ساله درختم
که هر چه باد خزانی کند پریشانم
زنو شکوفه دهم ،باز هم جوانه کنم
و هر جوانه ی نو را پر از ترانه کنم ژاله اصفهانی
تا که عٖشقت مطربی آغاز کرد گاه چنگم گاه تارم روز و شب
مولانا
بزن بریم منم دلم میخواد
تو هم مواظب خودت باش آجی عزت زیاد
یعنی برادر بزرگتر و یا حامی به زبون ترکی هستش
چه قشنگ
غزل در نزد من هر چند جان شعر ایرانی ست
تغزل در چنین ایام اما راوی ما نیست
تغزل لهجه ی عشق است و با هر گویشی زیباست
بدا ، در باورم ، اینک ، صدای عشق زیبا نیست
ندیدی ، یا نه ؟ بر تصویر ها دیدی ، مباد اما –
ببینی او که روزی هم خروش ات بود حالا نیست
ببینی رو برویت ایستاده با نگاهی گنگ
و در پشت نقابش هیچ ازآن ایام پیدا نیست
وَ تو شک کرده ای بر دیده ات در خویش می گویی –
زبانم لال ، آیا اوست ؟ آیا هست ؟ آیا نیست ؟
و شاید او هم از خود پرسش بی پاسخی دارد
برایش فرصت تحلیل این ناگفتنی ها نیست
مبادا ، یا نه – هر چه بادا باد ، فرقش چیست ؟
زمان شرمساری ، چشم ها وقتی که بینا نیست
*
غزل می ماند و وقت تغزل می رسد ، حیفا
نگاهی که برایش فرصت دیدار فردا نیست
محمد علی بهمنی
دیفونه
عالمی داره
نرگس منظورت چیه دختر
سعیت بر این باشد ، پس از من ، خوب باشی
حتی اگر یک تکه سنگ و چوب باشی
باران ضرر دارد برای چشم هایت
کاری نکن چون حضرت یعقوب باشی
می پرورانی در خودت مشتی یهودا
پروا نداری عاقبت مصلوب باشی ؟
دست خودت شاید نباشد بی قراری
عادت نداری ، خالی از آشوب باشی
هر چند من افتاده ام از چشم دنیا
تو می توانی همچنان ، محبوب باشی
دق میکنم از دوریت ، اما تو باید
سعیت بر این باشد ، پس از من ، خوب باشی
سلام
چ شعر زیبایی
ممنون
ب وبم سر بزنید خوشحال میشم
همه پستا لایک
مرسی لطف داری
ژژژژژژژون عکسه رو دوس
عکس تو رو ندوس
ا پس بیا این دسمالو بفرست بالاتر تا این پرچم مارو هم یه دستمالی بکشن
زیبا بود
مرسی
ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺑﺎﺷﯿﺪ!
ﻣﺮﺍﻗﺐ ﻫﻤﯿﻦ “ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ” ﻫﺎ
“ﻋﺰﯾﺰﻡ” ﻫﺎ
“ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻢ” ﻫﺎ
ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺑﺎﺷﯿﺪ!
ﺑﻌﻀﯽ ﻫﺎ ﺑﺎﺯﯼ ﺑﺎ ﮐﻠﻤﺎﺕ ﺭﺍ ﺧﻮﺏ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻨﺪ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ !
ﻫﻤﯿﻨﻬﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﺯﺟﺎﻥ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﻭ ﺩﻟﺒﺮﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ!
ﻫﻤﯿﻨﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ “ﺁﺷﻖ” ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﺗﺎ ﺍﺩﺍﯼ”ﻋﺎﺷﻖ” ﺭﺍ ﺩﺭﺁﻭﺭﻧﺪ!
ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﻋﺸﻖ!
ﺑﺎﺯﻫﻢ ﺳﺮﺵ ﮐﻼﻩ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﻧﺪ ﺁﻧﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ،
ﻧﻪ ﻻﯾﻖ ﻋﺸﻘﻨﺪ ﻭ ﻧﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ !