-
دختر جنگل...
یکشنبه 11 بهمن 1394 11:08
سکوت دختر جنگل دادی ومنم مردسکوت ترس مسری شدنی داشت تب زرد روزگاری که نمک مرحم زخمت باشد ای خوشا وا ترکیدن زپی ی درد سکوت دم و ساعت که مجک میجوی از تلخی زهر تا به گیجی برهی از غم نامردسکوت اه شد مزه پس پیکی و سیگاری تند پاره وقتی جبرا همدم شب گرد سکوت اسمان بارش دق دارد وبغضش خورده سر به فاق است وپریشان که چه ها کرده...
-
والا . چی بگم اخه..
شنبه 10 بهمن 1394 11:09
شاید قسمت اینه که ... که نه من مال کسی بشم ..... نه کسی مال من وسلام ......
-
بمان پیشم ...
پنجشنبه 8 بهمن 1394 12:03
من میخواهم با تو باشم ........ این گناه من نیست..... با تمام وجود تو را میخواهم........... تو را خواستن گناه نیس ........... میخواهم با تو باشم .... نه برای یک روز دوروز .... نه برای یک شب دو شب ....... بلکه برای همیشه میخواهمت ......... با تمام توانم فریاد میزم نر و .... بمان پیشم....... نرو تنهاتر از اینکه هستم...
-
پراز پروانه..........
چهارشنبه 7 بهمن 1394 13:39
تو مرا با برگ کاغذی.... پر ازپروانه.... به شهر پروانه ها بردی..... و خبر از قاصدک باغ دادی... که باغ هم پر از پروانه است.. و دلم نیز پر از آوا پرواز پروانه ها... تو مرا ب یک برگ پر ازپروانه... به اوج صداقت ها.. و صمیمیت ها بردی.... و در این اندیشه... وقتی که بزرگ شدی.. گاهی... خلوص کودکی اتفاق می افتد... و همیشه پیش...
-
زند گی.........
دوشنبه 5 بهمن 1394 12:03
زند گی تعداد نفس ها نیست ...... زند گی تعداد لبخند های کسانیست ... که دوستشان داریم...... .
-
هیچیم نیس ..ها
یکشنبه 4 بهمن 1394 13:49
-
نمیدانم...
یکشنبه 4 بهمن 1394 13:35
نمی دانم چه می خواهم خدایا به دنبال چه می گردم شب و روز چه می جوید نگاه خسته من چرا افسرده است این قلب پرسوز ز جمع آشنایان می گریزم به کنجی می خزم آرام و خاموش نگاهم غوطه ور در تیرگی ها به بیمار دل خود می دهم گوش گریزانم از این مردم که با من به ظاهر همدم و یکرنگ هستند ولی در باطن از فرط حقارت به دامانم دوصد پیرایه...
-
ههههی
شنبه 3 بهمن 1394 19:08
-
تو.....
جمعه 2 بهمن 1394 20:38
-
همیشه......
جمعه 2 بهمن 1394 12:58
غرق شدن همیشه تو اب نیس ..... تو غصه نیست تو خیال نیست .... ادم دوس داره یه وقتایی تو یه اغوش غرق بشه.... حل بشه ........
-
گاهی .......
پنجشنبه 1 بهمن 1394 16:09
گاهی اوقات ......... حسرت تکرار یک لحظه ...... دیوانه ام میکند ...........
-
خوبم....
پنجشنبه 1 بهمن 1394 16:04
باید بازیگر شوم آرامش را بازی کنم باز باید خنده را به زور بر لبهایم بنشانم باز باید مواظب اشک هایم باشم باز همان تظاهر همیشگی خوبم
-
بریدم..........
پنجشنبه 1 بهمن 1394 16:00
-
دریایی.......
چهارشنبه 30 دی 1394 13:36
یکروز بلند آفتابی....... در آبی بیکران دریا...... امواج ترا به من رساندند......... امواج ترا بار تنها.......... چشمان تو رنگ آب بودند............ آن دم که ترا در آب دیدم........ در غربت آن جهان بی شکل........ گویی که ترا بخواب دیدم......... از تو تا من سکوت و حیرت........ از من تا تو نگاه و تردید......... ما را می...
-
چهار فصل زند گی.....
سهشنبه 29 دی 1394 17:58
در کتاب چار فصل زندگی صفحه ها پشت سرِ هم می روند هر یک از این صفحه ها، یک لحظه اند لحظه ها با شادی و غم می روند... گریه، دل را آبیاری می کند خنده، یعنی این که دل ها زنده است... زندگی، ترکیب شادی با غم است دوست می دارم من این پیوند را گر چه می گویند: شادی بهتر است دوست دارم گریه با لبخند را
-
اگر لایق باشی...
دوشنبه 28 دی 1394 17:09
مغرورم اما اگر لایق باشی... غرورم رافرش زیر پایت میکنم .... خود خواهم اما اگر لایق باشی ... تمام خواسته هایم در تو خلاصه میشود .... پیچید ه ام اما اگر لایق باشی برایت ... تبدیل به یک جمع ساده میشوم ... لجبازم اما اگر لایق باشی اتش میزنم....... هر انچه با تو سر لج دارد اری ... تمام این ها هستم اما اگر ..... تو لایق...
-
دردناک ترین زوزه...
دوشنبه 28 دی 1394 16:59
گر گ ها هر گز گریه نمیکنند ... اما وقتی دلتنگ میشوند .... بر فراز بلندترین کوه ها .. تنها درد نا ک ترین زوزه ها .... را میکشند........... .
-
دلم.........
دوشنبه 28 دی 1394 16:56
چای داغی که دلم بود ........... به دستت دادم انقدر سرد شدم ......... از دهنت افتادم.........